نقش برجسته خان تخته سلماس
در شمال غربی ایران، نزدیک دریاچه اسطوره ای اورمیه و در ۳۰ کیلومتری شهر سلماس دهکده ای به نام خان تخته یا خان تختی وجود دارد. در این دهکده نقش برجسته ای منحصر بفرد متعلق به روزگار ساسانیان خودنمایی می کند. هوپت نقش برجسته خان تخته سلماس به دست باستان شناسانی چون کرپرتر، فلاندن، کوست، دمرگان، لمان مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش برجسته خان تخته سلماس امروزه آسیب فراوان دیده است بگونه ای که از سنگ نوشته ای که کرپرتر و لمان هوپت در زمان مشاهده و بررسی به آن اشاره کرده اند، اکنون چیزی نمانده است. فقط آثاری از نقش دو اسب سوار با دو شخص ایستاده تمیز داده می شود. گمان بسیار می رود این نقش برجسته تصویری از اردشیر اول و پسرش شاپور اول ساسانی است که مورد تجلیل ارمنی ها قرار گرفته اند.
نقش برجسته خان تخته سلماس اردشیر و شاپور را سوار بر اسب و در حال انتصاب دو استاندار ارمنی که به صورت پیاده نقش گردیدهاند، نشان میدهد. شیوهٔ کار غیراستادانه و سبک آن سنگین و بیروح است؛ قدمت آن به دورهٔ پایانی حکومت اردشیر، و به نقل از والترهینتس احتمالاً به تاریخ ۲۳۸ میلادی باز میگردد.

سنگ نگارههای اردشیر یکم یادگاری از یک دگرگونی تاریخی برجسته هستند. طرح این نگارهها، همانند طرح سکههای اردشیر، اولین بارقههای حرکتی هستند که برای فاصله گرفتن از سنتهای کهنه اشکانیان صورت گرفت. شاید به توان گفت، این نگارهها خبر از احیای سنت ایرانی و آغاز یک تقابل همه جانبه با امپراتوری روم و مظاهر فرهنگی جهان رومی میدهند. آنها مبنای سنگ تراشی ساسانیاند که ازلحاظ سبک سنگ تراشی با سبک رومی متفاوت بوده و از آن پس به مدت چهار قرن رشد و توسعه یافت تا به نقش برجستهٔ طاق بستان ختم شد، دورهای که مدت زمان آن بسیار طولانیتر از بازهٔ زمانی مشخص شده برای هخامنشیان بود.
والتر هینتس در سال ۱۹۶۵ نتایج بررسی های باستان شناسی خود درباره نقش برجسته خان تخته سلماس را منتشر کرد. براین اساس این نگاره که ۵ متر عرض و حدود ۵۰/۲ تا۸۰/۲ متر بلندی دارد، دو مجلس تقریباً همانند دارد که هر کدام یک سوار دارد و یک مرد که در سمت چپ او ایستاده است. سوار سمت چپ اردشیر اول و مؤسس سلسله ساسانی است و سوار سمت راست پسرش شاپور و جتنشین اوست که در مقام ولیعهد همان تاجی را بر سر دارد که پدرش دارد. هر کدام از پدر و پسر در حال دادن شیئی که امروزه دیگر قابل تشخیص نیست، به مرد مقابل خود هستند. به باور هینتس این شئی یک طوق یا یک کلاه است که می تواند نشان و نماد حق گادشاهی بر ارمنستان از سوی شاهنشاهی ساسانی باشد.
درباره اردشیر، احتمالاً موضوع مربوط به انتصاب مرد طرف مقابل به پادشاهی ارمنستان باشد. به این ترتیب این مرد می تواند خسرو اول(حدود۲۲۵-۲۵۰میلادی) از تبار اشکانیان باشد که به ارشک دوم معروف بود و با اجازه و دستور دولت ساسانی بر ارمنستان حکومت کرد. درباره شاپور اول نیز شاید تقدیر از وزیر اعظم او باشد. هینتس تاریخ این نقش برجسته را ۲۳۸ میلادی تعیین کرده است. یعنی آخرین سال فرمانروایی امپراطور روم ماکسیمینوس تراکس که ساسانیان بین النهرین را درنوردیدند و نصیبین را به تصرف خود درآوردند.
Categories: پژوهش های ایران ساسانی