مرگ مانی ؛ این هفته در تاریخ
۲۶ فوریه سال ۲۷۶ م، مانی بهدستور بهرام یکم و تحریک کردیر موبد، در زندانی در شهر گندیشاپور بهقتل رسید.
مانی در ۱۴ آوریل سال۲۱۶ م، مقارن فرمانروایی واپسین پادشاه اشکانی، از والدینی ایرانی در همدان و یا بابِل باستان متولد شد. پدرش پتیگ، پتیک و یا فتک و مادر او مریم، نوشیت و رامیس ذکر شده است. او در محیطی سرشار از بالندگی باورهای دینی و مذهبی گوناگون روزگار خود رشد و نمو کرد و بهتدریج بر پرطرفدارترین اندیشههای دینی رایج آن زمان بینالنهرین، شامل گرایشهای عرفانی مسیحی، اندیشههای زردشتی احاطه یافت و بعدها طی سفر به ایالت مکران در شرق ایران با آیین بودایی نیز آشنا شد.
نام مانی در زبان یونانیManichaios و در زبان لاتینManichaeus ذکر شده که بهنظر میرسد برگرفته از نامی با منشاء سامی باشد. واژۀ «مانی» دارای ریشۀ فارسی و از مصدر «ماندن» به معنی «زندهبودن» است. گو اینکه به زبان سریانی او را مانیخیا مینامیدند، که ترجمۀ سریانی مانی بهمعنی زنده است و بعدها نام فارسی و ترجمۀ سریانی آن بهصورت یکجا متداول گردید. از آنجا که مانی در روستایی نزدیک بابل به دنیا آمده و در آن زمان بابل متعلق به ایران بوده لذا میتوان مانی را پیامبری ایرانی دانست. اما ریشۀ نام مانی ایرانی نیست، بلکه آرامی بوده و در متون فارسی همواره از مانی به فرشته و پیامبرِ روشنی یاد شدهاست.
تعالیم مانی تلفیقی از مسیحیت گنوسی سوریه و بینالنهرین، عقاید قدیمی بابلی، فلسفۀ هلنی و عقاید ایرانی زردشتی و غیر زردشتی بود. همچنین مجموعۀ عوامل وراثتی و محیطی در طول زندگی مانی نیز در روند شکلگیری باورها و عقاید دینیاش دخیل بوده است. مانی از جانب پدر و مادر ایرانی و پارتی یعنی ایرانیِ یوناندوست(هلنیست) و از حیث وطن بابِلی بوده و از نظر مسکن و نشو و نما در محیط مغتسله یا مندایی در میشان بهدوران آمده و به واسطۀ مسافرتهای خود در مشرق و مغرب با آیین بودایی و دین مسیحی آشنا شد.
تصویر مانی از نگاه پیروان وی در شرق
مانی را میتوان بزرگترین سازمان دهندۀ دینی دانست که دنیا تاکنون بهخود دیده است، بهگونهای که بر اساس یک نظام منسجم، در زمان حیات خود، آیینش را از قلمرو امپراتوری روم (اروپا) تا چین و هند و عربستان گسترش داد. ابنندیم کتابهای بهجای مانده از مانی را هفت کتاب میداند: «یکی به فارسی و شش [کتاب] به سریانی (سوری). سِفرالاسرار، سِفرالجبابره، فرائضنیوشایان، فرائضگزیدگان، شاپورگان، سِفرالاحیاء و فرقماطیا». در بین آثار مکتوب هفتگانۀ مانی به اثری دیگر بر میخوریم که میتوان گفت در زمرۀ برترین نمونههای نگارگری در ادبیات فارسی است. در منابع مختلف از مجموعه نقاشیهای مانی نام برده شده که در زبان پارتی به آردهنگ و در زبان فارسی به ارژنگ مشهور است. همچنین کتاب مانوی دیگری نیز از او برجای مانده که کفالایا نام داشته و حاوی مجموعه روایاتی است که منتسب به مانی است. محتمل است که این روایات در زمان حیات وی توسط شاگردان او گردآوری شده و پس از مرگش مطالبی به آن افزوده شده باشد.
نمونهای از نقاشیهای مانوی کشفشده در غرب چین
اگرچه مانی با فراست از فرصت مغتنم ظهور سلسلۀ ساسانی بهره گرفت، ولی نتوانست در رقابت با موبدان و سازمان دینی رو به گسترش زردشتی به رهبری کردیر، موفقیت نهایی را کسب نماید. سازمان دینی مانوی با هوشیاری از مجال رشد شتابانِ دین مسیحی در قلمرو امپراتوری روم برای جذب شمار بسیارِ نومسیحیان سود برد و با استفاده از ظرفیت گرایشهای عرفانی آن روزگار، پیروان کثیری پیدا کرد. با این وجود دلایل متعددی اعم از تعاملات سیاست خارجی دو ابرقدرت آن زمان (ایران و روم) و نیز اتخاذ سیاست پیوند دین و دولت در آن دو بهطور نسبتا همزمان، مجال ادامۀ حیات و بالندگی را از کیشی که مانی در سدۀ سوم میلادی بنیان نهاد، گرفت. ظهور مانی و گسترش شتابان کیش وی (و همینطور ظهور جنبش مذهبی-اجتماعی مزدک در زمان قباد یکم) را میتوان بزرگترین و دشوارترین مسئله ساسانیان دانست که از روزگار فرمانروایی شاپور یکم (۲۴۰-۲۷۰م) آغاز و تا زمان بهرام یکم (۲۷۱-۲۷۴م) ادامه داشت.
نقاشی صحنه شکنجه و بهدارکشیدن مانویان
Categories: پژوهش های ایران ساسانی