قلعه مهر پادین
یکی از آثار باستانی منطقه باغ شهر مهریز یزد، قلعه مهر پادین است. این قلعه که احتمالا از آن به عنوان سکونتگاه موقت استفاده می شده باچشم اندازی زیبا در میان کشتزارها، باغ های میوه و زمین های زراعی قرار گرفته و تمام شهر را همچون نگهبانی هوشیار تحت مراقبت خود داشته است. برخی پژوهشگران بنای مهریز کهن را به «مهرنگار» دختر خسرو یکم (خسرو انوشیروان) نسبت می دهند. بط.ر مثال کتاب تاریخ یزد در این باره نوشته است: «پس از فوت شاه قباد، انوشیروان بر تخت پادشاهی نشست او از دختر خاقان ترک دو فرزند پسر و دختر داشت که دخترش را مهرنگار نامید و یزد را به او بخشید مهرنگار در یزد عمارت های بسیاری ساخت و در نزدیکی شهر دهی معتبر بنا کرد و آن را «مهرگرد» نامید که اکنون به آن «مهریجرد» می گویند. مهرنگار در مهرگرد قناتی به نام «مهر پادین» بنیان کرد و در آنجا محله ای باشکوه به نام مهر آباد ساخت. اگر تاریخ احداث بنای قلعه مهر پادین را مربوط به دوران ساسانی بدانیم، ناگزیر باید بپذیریم بارها در زمان های پس از ساسانیان مرمت و بازسازی شده است.
درباره قدمت و دوره ساخت قلعه مهر پادین دو نظریه متغاوت مطرح است برخی بر این گمان هستند که این قلعه متعلق به دوران صفوی است و گروه دیگری بنای قلعه را مربوط به دوران حکومت آل مظفر در قرن هشتم هجری قمری و همزمان با ساخت مجموعه شهری مهر پادین می دانند. روایتی نیز بعنوان تاریخ شفاهی و بومی ساخت قلعه در میان ساکنان قدیمی محل به این مضمون رواج دارد که پس از حمله مغولان به منطقه مهریجرد و کشته شدن ساکنان آن تنها یک کودک زنده می ماند که سربازان مغول از کشتن او صرف نظر کرده و او را به اهالی قریه سر یزد در نزدیکی مهریجرد می سپارند و این کودک پس از طی سالهای کودکی به قصبه خود بازگشته و برای جلوگیری از تکرار واقعه مذکور، قلعه ای عظیم با برج و باروی بلند و خندقی عمیق می سازد. قلعه ای خشتی و با شکوه که تا همین دهه های اخیر، فعال و مسکونی بوده و هر کدام از اهالی در آن برای خود اتاقی داشتند و برای انبار کالا و نگهداری محصولات کشاورزی و آذوقه و دام از آن استفاده می کردند.
به نظر می رسد این قلعه برای سکونت دائم ساخته نشده و تنها در مواقعی که اهالی منطقه احساس خطر می کردند یا از سوی مهاجمان مورد تهدید و تعرض قرار داشتند، به همراه اموال با ارزش خود روزهای موقتی را درون قلعه سپری می کردند. در چنین مواقعی در روز به کمک دود و در شب به وسیله چیزی مانند چوب سوخته که مرتب در حال چشمک زدن بود برای کمک از قلعه های دیگر استمداد می طلبیدند. چنین تکنیک هایی ساده و البته در ایجاد ارتباط با مناطق هم جوار موثر بوده است.
قلعه مهر پادین دارای ۲ حصار و باروی دفاعی و ۹ برج مدور است. همچنین دور تا دور آن را خندقی عظیم احاطه کرده و فضاهای داخلی قلعه در ۲ حصار به ارتفاع حدود ۵ متر محصور شده است هر دو حصار به صورت چینه ای از خشت و گل ساخته شده و بخش فوقانی آنها فرم و شکل کنگره ای دارد. برجهای حصار درونی قلعه نیز با ارتفاع تقریبی ۸/۵ متر دارای تیر کش ها و روزنه هایی برای دفاع است دسترسی به قلعه از جانب جنوبی امکان پذیر بوده و دروازه ورودی چوبی و ۲ لته است و با گل میخ های فلزی تزیین و استوار شده است. سر در ورودی دارای قوسی خوش فرم و نیزه دار است و ارابه های برجسته با نقوش هندسی در دو طرف آن دیده می شود. قسمت بالایی آن نیز دارای تیرکش و تزیینات چلیپایی است. در فاصله بین در اول (حصار بیرونی) و در دوم (حصار داخلی) نیز فضای هشتی با پوشس چهار بخشی وجود دارد که از فضای زیرین آن برای نگهداری کالا استفاده می شده است. پس از ورودی فضای «شاه کوچه» یا گذر اصلی قلعه وجود دارد که جهت شمالی جنوبی است و ۳/۳۰ متر پهنا دارد. کوچه ها و گذرهای فرعی قلعه نیز با عرضی حدود ۱/۷۰ متر در جهت شرقی ساخته شدند. درون قلعه فضاهای گوناگونی از قبیل اصطبل، بخش مسکونی، «شاه نشین و عام نشین» انبار نگهداری کالا و فضاهای عمومی به چشم می خورد. فضای شاه نشین قلعه در مرتفع ترین بخش بنا ” بالای فضای ورودی ” قرار دارد و بر تمام فضاهای داخلی و محوطه خارجی مشرف است اتاق های اشکوب پایبن برای نگهداری احشام و طبقه فوقانی برای سکونت و زندگی اهالی بوده است. امکان دستیابی به طبقه بالایی نیز از طریق راه پله ای باریک و خشتی میسر بوده است. برج های داخلی قلعه دو اشکوبه بوده و پوشش اشکوب اول گنبدی و راه پله به سمت بالا مدور و مارپیچ است. در قسمت شرقی قلعه مهر پادین چاه قنات عمیقی به چشم می خورد که آب مورد نیاز قلعه را تامین می کرده است. این قلعه در سال ۱۳۸۱ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
شهرستان مهریز از کهن ترین شهرهای ایران است که در ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر یزد قرار دارد. از نگاه برخی باستان شناسان این شهر قبل از یزد جایگاه تمدن و زندگی بوده است. بنای شهر مهریز نیز همان گونه که اشاره شد منتسب به «مهرنگار» شاهزادۀ ساسانی است. رواج اسامی نظیر «مهرداد» و «مهرنگار» را می توان نشان نفوذ باورهای مهرپرستی یا ستایش ایزد مهر در ایران باستان حتی در دورۀ فرمانروایی ساسانیان که دین زردشتی حدود چهار سده آیین رسمی و دولتی ایران زمین بود، دانست.
اولین نشانه کهن این شهر، کوه لاخصه (غربال بیز) است که نام آن از نام دختری به نام «لاکسیا» احتمالا از شاهزادگان هخامنشی گرفته شده است. در دامنه کوه «غربال بیز» چشمه ای وجود دارد که از شکاف کوه سرازیر می شود. حوالی این چشمه به احتمال بسیار، سرچشمه تمدن در این منطقه بوده است. به طوری که حفاری های اخیر در چند صدمتری چشمه و پیدا شدن آثاری دال بر استقرار، خود مؤید این فرضیه است.
طی کاوش های انجام شده در سایت غربال بیز بخش عمده ای از یک بنای خشتی که احتمالا یک بنای مذهبی متعلق به دوران اشکانی است کشف شد. این بنا با وسعت ۱۶۰۰ متر مربع نخستین اثر مکشوفه از اشکانیان در مرکز ایران به شمار می رود. همچنین در اطراف این مجموعه آثاری از گورستان و آثاری از معدن کاری کهن نمایان گردید.
برخی تصاویر برگرفته از خبرگزاری مهر است.
Categories: پژوهش های ایران ساسانی
Posted: مهر ۲۵, ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵
مهشید
Posted: مهر ۲۶, ۱۳۹۴ ۱۴:۳۷
نازيلا ابويي مهريزي