ریشۀ واژۀ سیمرغ در ادبیات باستان
دکتر فربود شکوهی
سیمرغ (به زبان عربی: عَنقا) پرنده پُرآوازه است که گاهی به ریختِ یک هیولای بالدار رخ مینِمایاند.
سیمرغ همان “سَن مورو (sēn-murv)” در زبانِ پَهْلَوی است که مرغِ سَن معنی میدهد. در اَوِستا (یَشت ۱۴ و ۴۱)، نامِ “سَن/سئن (saēna)” به یک پرنده شکاری و شاید به “شاهین یا هُمای” گفته شده باشد. ما میدانیم که پارسیان، فراز آمدنِ شاهین یا هُمای را از سوی راست بر دوش کسی به فال نیک میگرفتند. هم چنین نگاره پرچم شهریاران هخامنشی شاهینی زرّین بود. در یکی از نو یَشتها (یَشت ۱۲، ۱۷)، “سَن” به گونه یک پرنده اساتیری جلوهگری میکند.
درخت “سَن” در میان دریای فراخکرت یا اقیانوس آسمانی نشانده شده است. این درخت همه بیماریها را درمان میکند و از بذر آن همه گیاهان میرویند. بر فراز این درخت آشیانه “سَن مورو” است. پرنده نامآوری که همراه تُوانایی، سرشتی نیک دارد و بارها در شاهنامه فردوسی توسی رخ نموده است. این سیمرغ است که زال را به آشیانه و به میان بچگان خود میبَرَد.
هم چنین “شاهین” میباید بازخوانده به “شاه” باش: مرغ شکاری شاهواری که از دیگر مرغان برتر است؛ نیز در نِهانِ این نام،”سَئنه” را پنداشتهاند که نام اوستایی “سیمرغ” است. بدین سان، “شاهین” با “سینا” ریخت نوین “سئنه” برابر خواهد بود.
(خاستگاه: کریستنسن، آرتور، “آفرینشِ زیانکاران در روایات ایرانی”، برگردان: احمد طباطبایی، انتشارات بنگاه تاریخ و فرهنگ ایران، شماره ۲۵، تبریز، بِهمَن ماه ۲۵۳۵ شاهانشاهی، رویهها: ۱۰۰، ۱۰۱ و ۱۰۲) و (خاستگاه: کَزّازی، میرجَلالُالدّین، “نامه باستان”، ویرایش و گزارشِ شاهنامه فردوسی (پوشینه نَخست: از آغاز تا پاتِشاهیِ منوچهر)، انتشاراتِ سازمانِ مطالعه و تدوینِ کُتبِ علومِ انسانیِ دانشگاهها (سَمْت)، تهران، چاپِ ششم، بهار ۱۳۸۶٫ شابِک: ۸-۴۷۳-۴۵۹-۹۶۴٫ رویه: ۲۵۴)
Categories: پژوهش های ایران باستان
Posted: آبان ۲۷, ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵
ناشناس
Posted: آبان ۲۷, ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰
ناشناس
Posted: آبان ۲۷, ۱۳۹۴ ۰۹:۰۳
مهشید
Posted: آبان ۲۷, ۱۳۹۴ ۰۹:۰۴
رضا
Posted: آبان ۲۸, ۱۳۹۴ ۰۹:۳۹
ناشناس
Posted: آبان ۲۹, ۱۳۹۴ ۰۹:۰۲
ناشناس
Posted: آبان ۲۹, ۱۳۹۴ ۲۳:۳۷
ناشناس