IRAN IS GREAT
کریستین ایوان اهل رومانی است. او با آدری همسر فرانسویاش ساکن شهر کاسل آلمان هستند. اما مدتی است که خانه خود را ترک کردند و سرگرم جهانگردی شدهاند. این زوج اروپایی بههمراه دو فرزندشان، لوکاس و امیلیا با استفاده از یک خودرو RV چندی پیش به ایران هم آمدند. آنها خودروی خود را خانه مینامند و معتقد به آموزش فرزندانشان در محیط خانواده و با استفاده از تجارب سفر به دور دنیا هستند.
چرا IRAN IS GREAT
وقتی در آذرماه ۱۳۹۲ پاسپورتهای خانواده ایوان به سرقت رفت، آنها احساس ناامنی میکردند. این که یک گردشگر خارجی در کشور غریبه به سر ببرد و مدارک شناسایی معتبر بینالمللی همراه خود نداشته باشد، برای هرکسی یک کابوس است. به همین دلیل کریستین با چسباندن یک بنر کاغذی پشت شیشه RV و توقف در محل وقوع جرم، از سارقان خواهش کرد تا پاسپورتها را به او بازگردانند. عکس این رخداد به سرعت در سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی بازنشر شد.
کریستین که از ادامه سفر در آسیا و اقامت در ایران منصرف شده بود، با دلی آزرده و خسته و مضطرب آماده شد تا به محض دریافت پاسپورتهای جدید به آلمان بازگردد. اما در همین هنگام، اتفاق دیگری رخ داد که هیچ کسی آن را پیشبینی نمیکرد:
کریستین پشت فرمان RV نشسته بود و در خیابانهای کرج رانندگی میکرد. او شاهد صحنهای بود که نمیتوانست باورش کند. هر چند دقیقه یکبار، خودروها کنار مرسدس RV قرار میگرفتند و راننده و سرنشینها فریاد میزدند: «ببخش که پاسپورتتان را دزد برد!»… «ایران واقعی این نیست»… «به خدا ایران ناامن نیست»… «ببخشید… ببخشید!»…اموال خانواده ایوان بارها در نقاط مختلف جهان مورد سرقت قرار گرفته بود، اما هیچوقت مردم آن کشور به دلیل وقوع یک سرقت از آنها عذرخواهی نکرده بودند. پس رفتار ایرانیان و هضم این رخداد برای کریستین ساده نبود.
وقتی خانوادۀ ایوان به تهران رسیدند، عذرخواهی رهگذران و سرنشینهای خودروها ادامه داشت و رانندههایی هم بودند که برای ادای احترام به آنها از صدای بوق یا چراغ نوربالا استفاده میکردند. خانواده ایوان هرگز چنین انتظاری نداشتند و نمیدانستند در ادامه قرار است چه اتفاقی رخ دهد.
پس از آن که پاسپورتهای جدیدشان را دریافت کردند، میتوانستند ایران را ترک کند، ولی آنها به آرامش رسیده بودند بنابر این تصمیم گرفتند تا ایران واقعی را با سرنخهایی که تازه به دست آورده بودند، بشناسند.
خانوادۀ ایوان پیشتر یکبار دیگر نیز به ایران آمده بود و آشنایی خوبی با فرهنگ ایرانی داشت بهطوری که همیشه با علاقه تلاش میکرد تا زبان فارسی را فرا گیرد. وقتی خودروی آنها برای مدت طولانی در یک محله توقف میکرد و همسایهها با خانواده ایوان آشنا میشدند، برای آنها غذای نذری میبردند. ایوان با لبخند «مچکرم!» میگفت و از آنها تشکر میکرد.
کریستین میگوید؛ در اروپا هر کسی به ما میرسید و میشنید که قصد عبور از ایران را داریم، میگفت ایران امنیت ندارد، در آنجا هر روز دهها انفجار رخ میدهد، بچههایتان را میدزدند یا در جادهها با انفجار مواجه میِشوید. او به دلیل ترسی که داشت، وقتی برای نخستینبار به ایران رسید، تصمیم گرفت تا در کمترین زمان ممکن و بدون توقف طولانی از آن عبور کند و به سمت شرق برود، اما هر چه بیشتر در شهرها جلو میرفت، اثری از تیراندازی و بمب کنار جادهای ندید و همه توصیفهایی که شنیده بود را از ذهن خودش خارج کرد.
جملۀ IRAN IS GREAT ایران پرعظمت است، راهاندازی وبسایتی با همین نام و نصب بنر روی بدنه خودروشان ایدهای است که خانوادۀ ایوان با استفاده از آن میخواهند ایران واقعی را به مردم جهان بشناسانند. ایوان میخواهد با تبدیل کردن خودرو خانوادهشان به یک بیلبورد متحرک، در گذر از اروپا با مردم آنجا صحبت کند.
ایوان میگوید: بیشتر اروپاییها باورشان نمیشود که من بدون تجربه کودکربایی و انفجار، مدت طولانی در ایران بودم و سالم به خانه بازگشتم. تمام این تصورات به دلیل تبلیغات منفی و دور از واقعیتی است که در سالهای گذشته علیه ایران صورت گرفته بود. ما با مردم کشورهای مختلف صحبت کردیم و به همه پرسشهای آنها پاسخ دادیم تا ایران واقعی را بدون سانسور بشناسند و حقیقت را از زبان کسی بشنوند که پیشتر مانند خودشان فکر میکرد و حالا به خوبی میداند در اشتباه بوده است.
آدری و کریستین به این نتیجه رسیدهاند که خیلی از ساکنان اروپا بین مردم ایران و دیگر کشورهای منطقه هیچ تفاوتی نمیبینند و نمیتوانند آنها را از هم تشخیص دهند. به همین علت بود که وقتی اقامت کریستین در ایران بیشتر از حد معمول طول کشید، پلیس آلمان میخواست بداند که چرا خانواده ایوان به مدت طولانی در این کشور ماندهاند و در آنجا چه میکردند.
خانوادۀ ایوان اکنون در بریتانیا بسر میبرند. آنها روز گذشته در حالی که خودروی مشهورشان که همان بنر بزرگ IRAN IS GREAT را بر روی خود دارد، کنار موزۀ بریتانیا در لندن متوقف کردند و برای دیدن موزه به داخل آن رفتند. هنگام بازگشت دیدند که پلیس لندن وارد خودروی آنها شده و آن را مورد بازرسی قرار داده است. به ظاهر پلیس از شعار IRAN IS GREAT روی خودرو متعجب و البته به آن مشکوک شده بود. شب گذشته ایوان و پسرش مهمان تلویزیون BBC بودند. آنها ضمن تعریف خاطرات دلنشین سفر به ایران، از تصمیم خود برای سفر دوباره به ایران در ماههای آیتده نیز خبر دادند.
Categories: تازه ترین خبرها
Posted: مرداد ۱۶, ۱۳۹۴ ۰۹:۰۴
J