قلعه ماران
شاید تابحال نام قلعه ماران، قلعه مارون، قلعه میران و یا دژتاکی را شنیده باشید. قلعه ماران یا به قول محلیها قلعه موران بر فراز قلهای به ارتفاع ۲۴۳۰ متری در امتداد ارتفاعات البرز شرقی و کوهستانی جنگلی است که مجاور روستاهای پاقلعه، خاک پیرزن و چند روستای کوچک و بزرگ دیگر از شهرستان رامیان گرگان قرار گرفته است. تمامی مسیر کوهپیمایی به سوی قله پوشیده از درختان درهم تنیده است و متاسفانه در طول مسیر صدای شوم اره برقی که به جان جنگل افتاده بود نیز شنیده میشد. کوهنوردان و طبیعتگردها میگویند بهترین فصل صعود به قله قلعه ماران بهار و بهویژه اردیبهشت ماه است. با این وجود ما در دومین ماه فصل خزان و در دو روز پایانی هفتهای که بارانی هم بود تصمیم به سفر گرفتیم و اتفاقا زیبایی پاییزی روستای پاقلعه و جنگلهای مسیر قلعه ماران همسفرهای مرا مثل خودم مسحور کرد. در اینجا چند تایی عکس از دو مسیر رفت و برگشت به قله گذاشتهایم تا ببینید این منطقه چقدر زیبا و شگفتانگیز است. اگر خودمان آن را نازیبا، آلوده و ویران نکنیم! کوتاهترین مسیر صعود از روستای پاقلعه میگذرد، حدود سه ساعت و اهالی روستا شما را به اجاره اتاق و یک شب ماندن دعوت میکنند. بطورکلی روستای پاقلعه زیباست ولی متاسفانه از هجوم ساخت و ساز در امان نمانده و ویلاها و ساختمانهای چند طبقه از گوشه و کنار بافت روستا سر برداشتهاند. در طول جاده روستایی دیدن آبشار پشمکی را از دست ندهید که در هر فصلی زیباست. کسانی که قبلا به قله صعود کردهاند مسیر روستای خاک پیرزن را هم دوست داشتند که حدود پنج ساعت زمان میبرد، اگرچه دشوارتراست ولی اهالی آن مهماننوازترند.

در طول مسیر درختهای بلوط، افرا و ممرز بیشتر از گونههای دیگر به چشم میآیند، اگرچه گونههای گیاهی متنوع دیگری هم وجود دارد. مسیر صعود در جنگل پس از چند روز بارندگی بسیار لغزنده بود و با توجه به شیب آن، پیمایش را سخت و مدت آن را طولانی میکرد. در ارتفاع بالاتر بهتدریج پوشش گیاهی جنگلی کمتر میشود و بهجای آن درختچههایی که از بین سنگها و صخرهها سربرآوردهاند، خودنمایی میکنند و در مواردی شما را ناگزیرمیکند دست به سنگ شوید. بعد از حدود چهار ساعت پیمایش که در شرایط عادی کمتر خواهد بود، وقتی به محوطه مسطح و وسیع پای دیواره قله رسیدیم که مرتع گوسفندها و گاوها در فصل بهار و تابستان است، دیدیم برف پاییزی زمین را پوشانده است. یکی از گونههای جانوری جنگلهای کوهستانی رامیان خرس قهوهای است که آثار زیست آن را میتوانید در مسیر صعود در نزدیکی خود احساس کنید.



تاریکی شب و سوز گزنده سرما چارهای بجز بهسرعت کمپزدن نمیگذاشت. معمولا در برنامههای کوهپیمایی به شما توصیه میشود شب را پای دیواره قله بگذرانید و صبح روز بعد مرحله نهایی صعود را انجام دهید. چشمههای آب آشامیدنی در مسیر صعود و نزدیک دیواره قله وجود دارند، با این وجود در فصل پاییز آب کمی دارند یا آب آنها مثل فصل بهار زلال نیست. بنابراین بهتر است از آنها برای آشامیدن استفاده نکنید و آب آشامیدنی همراه خود ببرید.
صبح روز بعد منظره شگفتانگیز و بیبدیل جنگلهای هیرکانی پاییندست، دشت مسطح پشت آن که شهر گنبد کاووس هم در آن قرار دارد و دریاچه گل رامیان چشمها را نوازش میداد. منظرۀ چشمنواز قلههای النگ، شاهوار و کهکشان از فراز قله قلعه ماران بسیار دیدنی است.


اکنون به تاریخچه قلعه ماران بپردازیم؛ گفته میشود دیرینگی قلعه به دوران باستان بازمیگردد، با این وجود کمتر پژوهش علمی که بتواند این ادعا را ثابت کند، در این باره صورت گرفته است. مرحوم دکتر منوچهر ستوده، ایرانشناس و استاد فقید دانشگاه در مقالهای به گزارش قلعه ماران پرداختهاند که لینک دسترسی به مقاله را در اینجا گذاشتهایم. لازم است یادآور شویم دکتر منوچهر ستوده چهره شاخص مطالعات ایرانشناسی و از جمله استادان برجسته دانشگاه تهران بودند که عمر طولانی و پربرکتشان را صرف پژوهش در حوزه جغرافی، باستانشناسی، ایرانشناسی و تاریخ کشور عزیزمان کردند. لینک دسترسی به مطلبی درباره زندگی و آثار ایشان را اینجا گذاشتهایم که اگر مایل به بیشتر دانستن بودید، مطالعه کنید. ایشان گمان بردهاند پیشینۀ قلعه ماران به روزگار اشکانی بازگردد. در پژوهش میدانی دکتر ستوده سفالها و خرده سفالهایی متعلق به سدههای ششم و هفتم هجری بهدست آمده است. امروزه از قلعه فقط تکههای کوچک و بزرگ سنگ باقی مانده است:
«برای رسیدن به قلهای که این قلعه بر آن بنا شده است، سه راه سنختون وجود دارد و ما با راهنمائی کربلایی غلامحسین سمیعی-ساکن پاقلعه-مسیر زیر را برگزیدیم. از دهکده پاقلعه سیزده کیلومتری جنوب رامیان به راه افتادیم و از این نقاط گذشتیم:سرتپه پاقلعه، پشت ده پاقلعه، بالین و مرز قلعه، ته کمر، مسرباشی، رکم، تیلاق، سنگ چک چکانی، سنگ گهوارهای و قلعه موران. راه بازگشت:دمین آرام، چال آرام، بلندی آرام، سر کمر حوض، تاور قلعه، سرخسیل، سرخ چشمه، پمولی چشمه، خسیل آرام، آرام قربان، چشمه بند و پاقلعه. در یکی از چالههای عمیق که بر اثر کندوکاو به وجود آمده بود، دیواری قطور از سنگ طبیعی بادبر دیده میشد که ملاط آن گچ غربالی بود. اینجا نیز قلعه عظیم دیگری بود که دیوارهای کوتاه و برجهای کوه یا نیم برجهای آن باقی بود ولی در زیر انواع مختلف گیاهان پنهان بود و سنگهای بادبر طبیعی به طول شصت سانتیمتر و قطر بیست سانتیمتر زیاد دیده میشد».

Categories: پژوهش های ایران باستان, پژوهش های ایران ساسانی, گردشگری مجازی