خاستگاه جشنهای ایران باستان
در یک نگاه کلی میتوان گفت،جشنهای ایران باستان در باورهای دینی، پدیدههای ماورالطبیعی و نیز برخی رخدادهای مهم روزگارشان ریشه دارند.
بررسی دقیق متون و گزارشهای تاریخی برجای مانده از شاهان دودمان های ایران باستان نشان میدهد دربرخی موارد ریشه پیدایش جشنی در حوادث و یا رهایی از بلایی گستره و دامنگیر بوده است.
آنچه قابل تامل به نظر میرسد،پیوند معنی دار روند زندگی ایرانیان در اغلب طبقات اجتماعی و دوره های تاریخی با فرآیند شکل گیری،گسترش و نهادینه شدن جشنهای ایران باستان است. دراین بین طبقه دهگانان شامل زمین داران و صاحبان اراضی وسیع که در جامعه ساسانی از قدرت و جایگاه اجتماعی و سیاسی بی بدیلی برخوردار بودند و به طبع آن کشاورزان و تمامی صاحبان پیشه های مرتبط با کشت وزرع، بیش از سایرین به سالنامه جشنها که بر اساس تقویم زراعی تنظیم می شد وفادار بودند.
کلید واژهها: ایران باستان، جشنهای ایران باستان، گاهانبار، مهرپرستی، ساسانیان
مقدمه:
جشنهای و اعیاد ایرانیان باستان دارای گستره و تنوع چشمگیری بوده اند، بگونه ای که تمامی فصول و ماه های سال را شامل شده و ناظر بر بسیاری از رفتارها و سنت های رایج مردم ایران باستان متصور می شوند. هنگامی که به جشنهای ایران باستان که در متون ادبی و تاریخی از آنها نام برده شده مینگریم، اغلب ایام سال را قرین شادیهای نمادین و مرتبط با روح زندگی مردم همراه با مناسک و مراسم عمومی می بینیم.
جشنهای ایرانی اگرجه از سدههای گذشته، دوران فرمانروایی هخامنشیان، رونق داشته اند و حتی پس از استیلای فرمانروایان سلوکی و اشکانی، متداول و معمول مانده اند، ولی نکته حائز اهمیت و توجه آن است که پس از شکل گیری سلسله ساسانی و به مرور ایجاد و قدرتگیری سازمان دینی زردشتی، بتدریج جشنها در سایه توجه ابزاری روحانیون زردشتی، رنگ و بوی دینی بخود گرفتند. بهنظر می رسد این تحول اجتماعی و حکومتی جشنهای ایران باستان، رفته رفته قواعد دست و پاگیر و رسوم پیچیده و ملال آوری را با آنها عجین کرده باشد.
جشنهای هفتگانه:
این جشن ها در عصر ساسانیان بسیار متداول و معمول بوده اند و به گاهانبار موسوم بوده و با فصول سال مرتبط می شدند. بطور کلی شش گاهانبار در سال وجود داشت که در ماه های اردیبهشت، تیر، شهریور، مهر، دی و پنج روز گمشده (خمسه مسترقه) برگزار می شدند.
بررسی موسم برگزاری و نامگذاری جشنهای گاهانبار ، حاکی از اهمیت تقویم زراعی ایران باستان و بطور کلی امر کشاورزی در شکل گیری آنها می باشد.
میانه سبزی یا میانه بهار مربوط به جشن ” میذیوی زرمینه ” بود که در اردیبهشت ماه هر سال برگزار می شد.
میانه تابستان ، موسم برپایی جشن ” میذیوی شم ” بود که در تیر ماه برگزار می شد.
“پتیش ههیه ” موقع به بار آمدن کشت و زرع بود و زمان برپایی جشنی دیگر که با موفقیت کشاورزی و درآمد اقتصادی توام بود و در ماه شهریور برپا می شد.
“ایا ههیه “به معنی بازگشتن به خانه و در واقع قرین بازگشت گله های دام کشاورزان و دامپروران از مراتع به خانه پس از چرای تابستانی و پرواربندی بود که موسم آن مهر ماه بوده است.
در دی ماه نیز جشن ” همسپثئدیه ” برگزار می شد که مربوط به همان پنج روز گمشده هر سال می شد.
به این ترتیب می توان متصور شد، شش جشن گاهانبار ذکر شده به همراه جشن مهم “نوروز” هفت جشن بزرگ و اصلی ایرانیان در زمان ساسانی را تشکیل می دادند.
جشنهای هفت گانه ایران ساسانی در پیوند با باور کهن دینی هفت امشاسپند بزرگ و همسنطور آفرینش هفتگانه جهان در اعتقادات دینی زردشتی متصور است.
پس از ورود اسلام به ایران، از میان هفت جشن بزرگ و مهم ایرانی تنها جشن نوروز همچنان باقی ماند و شش جشن گاهانبار دیگر به فراموشی سپرده شدند. شاید بتوان دلیل این امر را در خاستگاه و ریشه دینی شش جشن گاهانبار و تعلق شدید آنها به باورهای مذهبی زردشتی دانست.
برخی پژوهشگران معتقدند دلیل مهم دیگر درباره علل زوال این جشنها بجز جشن نوروز را باید در قدمت و ریشههای اجتماعی آنه جستجو کرد.از سوی دیگر آداب و تشریفات پیچیده و ملال آوری که موبدان زردشتی برای برپایی این جشنها وضع نموده بودند سبب خستگی و کسالت مردم می شد.
نکته حائز اهمیت دیگر وجود عدد هفت در شما این جشن هاست.این نماد را می توان با آموزه های کهن مهر پرستی در سرزمین ایران مرتبط دانست.اهمیت و تقدس عدد هفت در آداب و رسوم جشن نوروز نیز در جای خود قابل توجه است. ازجمله اینکه در سینیای هفت درهم سفید که در همان سال ضرب شده بود، به همراه هفت گونه بذر یا خود گیاه دارای دانه و هفت ترکه از درختان گوناگون گذاشته به پادشاه و دیگر بزرگان پیشکش می کردند …
( این پژوهش دارای بخش های مختلفی است که در خصوص جشن های گوناگون ایرانیان باستان بوده و به فراخور ایام و مقارن هر کدام از جشن های ایران باستان تقدیم دوستان خواهد شد و نخستین آنها نیز جشن مهرگان خواهد بود.)
کتابنامه:
.بیرونی ابوریحان،آثار الباقیه.ترجمه دانا سرشت،انتشارات امیر کبیر۱۳۷۷
.گردیزی.محمود،زین الاخبار،تصحیح و مقابله عبدالحی حبیبی،دانشگاه کابل
.گیرشمن. رومن،تاریخ ایران از اغاز تا اسلام،نشر علمی و فرهنگی ۱۳۸۳
.انصاف پور.غلامرضا،تاریخ زندگی اقتصادی روستائیان و طبقات اجتماعی ایران.سهامی انتشار۱۳۵۲
.یارشاطر.احسان،تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان.جلدسوم.پژوهش دانشگاه کمبریج،انتشارات امیرکبیر۱۳۸۹
.قدیانی.عباس،فرهنگ جامع ادیان و مذاهب.نشرآرون۱۳۹۱
.جنیدی.عباس،زروان،نشر نقش جهان۱۳۵۸
.رضی.هاشم،گاهشماری و جشن های ایران باستان.نشرقلم۱۳۷۹
.اذکایی.پرویز،نوروز،تاریخچه و مرجع شناسی.نشر علمی و فرهنگی۱۳۷۱
.یغمایی.اقبال،زگفتار دهقان.نشر توس۱۷۵
.ستاری.جلال،پژوهش در کیش و اسرار میترا.نشر میترا۱۳۹۰
.صداقت کیش.جمشید،جشن یلدا.نشر خجسته۱۳۹۰
.هینتسه.آلموت،برنامه به عبارت دیگر؛تلویزیون BBCفارسی،دسامبر۲۰۱۲
Categories: پژوهش های ایران باستان, پژوهش های ایران ساسانی
Posted: مهر ۲, ۱۳۹۳ ۱۰:۵۹
ن.و
Posted: مهر ۵, ۱۳۹۳ ۱۰:۱۰
admin
Posted: مهر ۴, ۱۳۹۳ ۰۰:۳۲
حميد رضا
Posted: آبان ۱۰, ۱۳۹۳ ۲۳:۱۸
ناشناس
Posted: آذر ۱۲, ۱۳۹۳ ۰۹:۳۵
nazila
Posted: فروردین ۱۸, ۱۳۹۵ ۲۳:۰۱
ناشناس